ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال که قبل از سرمایهگذاری باید بشناسید!
به گزارش اکسران : با گسترش بازار ارزهای دیجیتال و افزایش سابقه فعالیت آن، ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال بسیار محبوب و پرطرفدار شدهاند. بخشی از این ابزارهای تحلیلی در حوزه ارزهای دیجیتال با بازارهای مالی دیگر مشترک است و شباهتهای زیادی دارند.
در واقع، تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) سالهاست که به روشی محبوب در بین معاملهگران و تحلیلگران و سرمایهگذاران تبدیل شده است. این تحلیل قرنهاست که پایهریزی شده است؛ اما در ۲۰ سال گذشته با پیشرفت روزافزون دادهها و ابزارهای تحلیل، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. در عصر اینترنت، افراد بیشتری به این ابزارها دسترسی پیدا کردهاند و از آنها برای شکلدادن به برنامههای معاملاتیشان استفاده میکنند.
وبسایتها و پلتفرمهای متعددی نیز با هدف ارائه ابزارهای تحلیل راهاندازی شدهاند و هرروز بر محبوبیت آنها افزوده میشود. در این مطلب، ابتدا مفهوم تحلیل تکنیکال و چگونگی عملکرد آن را بررسی و سپس ۵ ابزار پرکاربرد تحلیل ارز دیجیتال را معرفی میکنیم. در پایان نیز، ۳ پلتفرم رایگان تحلیلی را بررسی خواهیم کرد که ابزارهای تحلیل بازار را به بهترین شکل دراختیار کاربران قرار میدهند. پس تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل فنی یا تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیشبینی حرکت احتمالی قیمت داراییها از دادههای گذشته بازار استفاده میکند. تعریف دیگر تحلیل تکنیکال، هنر و دانش پیداکردن نقاط ورودوخروج در نمودارها برای سرمایهگذاری و کسب سود در بازارهای مالی است.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است که خریدوفروشهای جمعی معاملهگران بازار بهطوردقیق میتواند تمام اطلاعات مربوط به دارایی معاملهشده را منعکس کند. بنابراین، این نوع تحلیل میتواند بهطورمداوم ارزش منصفانه داراییها را مشخص کند.
بخش مهمی از تحلیل تکنیکال، به رفتارشناسی معاملهگران اختصاص دارد. تحلیل تکنیکال نشان میدهد که نوسانهای آینده بازار میتواند شبیه به نوسانهای گذشته آن باشد؛ چراکه روانشناسی جمعی شرکتکنندگان در دورههای متفاوت تقریباً مشابه است و احساسات جزئی جدانشدنی از عوامل نوسانهای قیمت بهحساب میآید.
درحقیقت، تحلیل تکنیکال بر عواملی تمرکز دارد که عرضه و تقاضا بر تغییرات قیمت و حجم و نوسانها تأثیر میگذارد. این نوع تحلیل متفاوت از تحلیل بنیادی است که بر عوامل خارجیای تمرکز دارد که میتوانند بر قیمت داراییها تأثیر بگذارند. تحلیل بنیادی بر عوامل اقتصاد کلان، صورتهای مالی، عملکرد شرکت و بنیانگذاران پروژه متمرکز است.
بنابراین، تحلیلگران تکنیکال دادههای بازار را نمودار و از اطلاعات موجود در نمودار برای یافتن فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنالهای معاملاتی کوتاهمدت بهکار میروند؛ اما زمانیکه تحلیل در بازه زمانی طولانیتری مانند نمودار ماهانه انجام شود، میتوان از آن برای سرمایهگذاری بلندمدت نیز بهره برد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
برخی از منابع منشأ تحلیل تکنیکال را معاملات دوره آشوری باستان و بازارهای یونانی میدانند. درحقیقت، شواهدی از اهمیت حدسوگمان در تجارت آن دوره نیز وجود دارد و نشان میدهد که آنها احتمالاً تغییرات و نوسانهای قیمت را دنبال میکردند.
بااینحال، نشانه مستندتری از استفاده از تحلیل تکنیکال را میتوان در توصیف جوزف دِ لا وگا (Joseph de la Vega)، تاجر الماس، کارشناس مالی، فیلسوف و شاعر ساکن آمستردام، از بازارهای هلند در قرن هفدهم دید. وی کتاب ماندگار خود، «سردرگمی سردرگمیها» (Confusion of Confusions) را در سال ۱۶۸۸ نوشت. این کتاب که بر توصیههای کلی سرمایهگذاری متمرکز بود، به چراغ راهنمایی برای ردیابی منشأ تحلیل تکنیکال مدرن تبدیل شده است. دِ لا وگا در این کتاب توضیح داد که چگونه از برخی تکنیکها برای پیشبینی حرکت قیمت سهام در بورس آمستردام استفاده کرد.
یکی دیگر از شواهد اولیه تحلیل تکنیکال را میتوان در استفاده هوما مونهیسا (Homma Munehisa) از الگوهای شمعی برای پیشبینی قیمت برنج در ژاپنِ اوایل قرن هجدهم مشاهده کرد. هوما مونهیسا تاجر ثروتمند برنج اهل ساکاتای ژاپن بود. او در کتاب خود، اَشکال اولیه الگوهای تکنیکال را شرح داد و گفت که روندها و وارونگیها در بازارها به احساسات انسان مربوط میشوند.
ظهور تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی آمریکا
درحالیکه شواهدی مبنیبر استفاده از تحلیل تکنیکال در آمستردام و لندن قبل از قرن هجدهم دیده میشد، اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تحلیل تکنیکال در بازار ایالات متحده معرفی شد. این چارلز داو (Charles Dow) بود که بهعنوان پیشگام حوزه تحلیل تکنیکال در بازار سهام ایالات متحده شناخته شد. چارلز داو وقتی در حال مطالعه حرکت شاخص سهام صنعتی و حملونقل بازار در سال ۱۸۹۶ بود، نظریه داو را مطرح کرد.
داو دادههای بازار سهام آمریکا را بهطوردقیق تحلیل و برخی از یافتههایش را در قالب مقاله در والاستریت ژورنال چاپ کرد. او نظریه اولیه خود را با نام «نظریه داو جونز» منتشر کرد. چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و نتوانست نظریه کامل خود را منتشر کند؛ اما بسیاری از طرفدارانش آثار او را منتشر کردند و در قرن بعد تحقیقات بیشتری درباره فرضیههای او انجام دادند.
ابزارهای تحلیل تکنیکال چه هستند و چه کاربردی دارند؟
هرکسی میتواند با بهرهگیری از اصول و ابزارهای مناسب، تحلیل تکنیکال را یاد بگیرد و به فردی توانمند در پیشبینی قیمتها و تغییرات بازار تبدیل شود. اولین و مهمترین قدم برای یادگیری، آشنایی با ابزارهای تحلیل در ارز دیجیتال است. باید به این موضوع توجه کنیم که ابزارهای متعددی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند و یادگیری هرکدام مستلزم صرف زمان و تمرین است.
بهعنوان سرمایهگذار باید چهارچوبی کلی از ابزارهای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال را بدانید و در قدم بعد با ابزارهایی که در آنها تسلط پیدا کردید، نمودارها را تجزیهوتحلیل کنید. درادامه با معرفی برخی از ابزارهای تکنیکال، تصویری کلی از آنها را ارائه میدهیم.
شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD)
شاخص مکدی یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل حوزه ارز دیجیتال و یک اندیکاتورهای کاربردی و ساده است. همانطورکه از نام این اندیکاتور پیداست، مکدی درواقع نوعی اُسیلاتور است که رابطهی بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) قیمتی را نشان میدهد.
در اواخر دهه ۱۹۷۰، جرالد اپل (Gerald Appel)، فیزیکدان و محقق آمریکایی، مکدی را با هدف تشخیص تغییرات در قدرت، جهت، مقدار حرکت و مدتزمان یک روند در بازار سهام طراحی کرد و پسازآن، تحلیلگران در سایر بازارهای مالی از آن استفاده کردند. مکدی از دو خط مکدی و خط سیگنال و هیستوگرام تشکیل شده است. این اجزا بهصورت زیر تعریف میشوند:
- خط MACD: میانگین متحرک نمایی ۲۶روزه و میانگین متحرک نمایی ۱۲روزه
- خط سیگنال: میانگین متحرک نمایی ۹روزه خط MACD
- هیستوگرام: خط سیگنال و خط MACD
هنگامیکه میانگین متحرک نمایی ۱۲دورهای بالای میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره قرار میگیرد، اندیکاتور مکدی ارزشی مثبت دارد و هنگامیکه به زیر آن میرود، ارزشی منفی دارد. فاصلهی بین مکدی و خط مبنا (Base Line) نشاندهنده فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.
بیشتر بخوانید: آموزش کامل استفاده از اندیکاتور مکدی در معاملات
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص RSI یا قدرت نسبی یکی دیگر از ابزارهای معامله پرطرفدار است که با بررسی گرایش بازار میتواند نقاط اشباع فروش و اشباع خرید را شناسایی کند. RSI اندیکاتوری مومنتوم (Momentum) یا گرایش بازار است؛ یعنی سرعت تغییرات قیمت را بررسی میکند.
سال ۱۹۷۸، جِی. ولز وایلدر جونیور (J. Welles Wilder Jr.)، پدر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بازار معاملات، شاخص RSI را در کتاب «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» (New Concepts in Technical Trading Systems) معرفی کرد.
اگر RSI را با مکدی مقایسه کنیم، میبینیم که مکدی از میانگینهای متحرک نمایی استفاده میکند؛ اما اندیکاتور RSI نموداری از کفها و سقفهای اخیر قیمت را نشان میدهد. بههرحال، شناسایی بازار رنج با استفاده از اندیکاتور مکدی بسیار آسانتر است؛ اما اندیکاتور RSI بهعنوان مکمل مکدی میتواند بازگشت روند را با نمایش مناطق اشباع فروش و اشباع خرید نشان دهد.
بررسی تغییرات این اندیکاتور درکنار بررسی تغییرات قیمت میتواند به تریدرها در تشخیص درست زمان بازگشت روند و تعیین بهترین نقاط ورود به بازار و خروج از آن کمک کند. بااینحال، شاخص RSI هم مانند بسیاری دیگر از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال با درصد خطای زیادی همراه است و در برخی مواقع سیگنال اشتباه میدهد.
شاخص حجم تعادلی (OBV)
اندیکاتور OBV یا On Balance Volume با نامهای اندیکاتور حجم تعادلی و حجم متوازن یا اندیکاتور حجم و قیمت شناخته میشود. سال ۱۹۶۲، جوزف گرانویل (Joseph Granville) این اندیکاتور را در کتاب «راهحل جدید گرانویل برای سودآوری در بازار سهام» (Granville’s New Key to stock market profits) معرفی کرد.
از شاخص حجم تعادلی (OBV) برای اندازهگیری جریان حجمی مثبت و منفی استفاده میشود. بهگفته گرانویل، حجم عاملی است که میتواند بازار را تکان دهد. بههمیندلیل، از این اندیکاتور استفاده کرد تا براساس تغییرات حجمی از تغییرات عمده در بازار مطلع شود.
او پیشبینیهای اندیکاتور را مثل فنری میدانست که بهشدت فشرده میشود. وقتی افزایش حجم اتفاق بیفتد؛ ولی تغییرات چشمگیری در سهم نبینیم، درنهایت این فنر از حالت فشرده خارج میشود و قیمت را با خودش یا بهسمت بالا یا بهسمت پایین میکشد.
براساس تئوری حجم چارلز داو، حجم باید در جهت روند حرکت کند. در روند صعودی، حجم معاملات باید درکنار رشد قیمت افزایش و در روند نزولی، حجم معاملات باید با کاهش قیمتها افزایش یابد. پس در هر دو حالت، باید افزایش حجم را ببینیم و رشد حجم کیفیت روند مرتبط را تأیید میکند.
شاخصی ساده با اطلاعاتی بسیار مهم
این شاخص در عین سادگی، اطلاعات مهمی دراختیار معاملهگر قرار میدهد. اندیکاتور OBV که تماماً درباره حجم معاملات است، اینگونه محاسبه میشود که درصورت بستهشدن نزولی کندل، حجم مربوط به آن از حجم کل کم و درصورت صعودی بستهشدن کندل، حجم معاملات به این شاخص اضافه میشود.
این شاخص که حجم تجمعی معاملات را نشان میدهد، برای تعیین و تأیید روند استفاده میشود. برای مثال، زمانیکه نمودار قیمتی و OBV روند نزولی را نشان دهد (یعنی کندلهایی که بهصورت نزولی بسته شدهاند، حجم بیشتری از کندلهایی داشته باشند که بهصورت صعودی بسته شدهاند)، میتوان احتمال ادامهیافتن روند نزولی را داد.
فراموش نکنید که امکان مشاهده واگرایی در این اندیکاتور نیز وجود دارد؛ بهطوریکه میتوان قدرت روند و احتمال بازگشت روند را با OBV تعیین کرد.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
نوسانگر استوکاستیک (Stochastic Oscillator) شاخصی است که باتوجهبه دامنه قیمت در دورههای متعدد، قیمت فعلی را اندازهگیری میکند. برخلاف اندیکاتورهایی مانند مکدی و RSI که رابطه مستقیمی با قیمت سهم و حجم معاملات دارند، اندیکاتور Stochastic روی جنبه دیگری از تغییرات قیمت سهام متمرکز میشود. بهعبارتدیگر، این اندیکاتور سرعت تغییرات قیمت در یک بازه زمانی را بررسی میکند.
اندیکاتور RSI استوکاستیک در برخی از پلتفرمها برای راحتتر خواندهشدن در بازه بین ۰ تا ۱۰۰ نشان داده میشود و خط مرکزی روی عدد ۵۰ ترسیم میشود. مقادیر بیشتر از ۰.۸۰ یا ۸۰ بهمعنای شرایط اشباع فروش و مقادیر کمتر از ۰.۲۰ یا ۲۰ بهمعنای شرایط اشباع خرید است.
اندیکاتور RSI استوکاستیک با این پیشفرض کار میکند که قیمتها پیش از اینکه واکنش نشان دهند یا حرکتی بازگشتی داشته باشند، کاملاً از میانگین خود فاصله میگیرند. مقادیر و شیب RSI با مومنتوم و شدت حرکات قیمت رابطه مستقیم دارد.
کاربرد اساسی این اندیکاتور در پیداکردن نقاط بالقوه ورودوخروج و احتمال معکوسشدن روند است. اندیکاتور RSI استوکاستیک معمولاً نزدیک به محدودههای بالایی (اشباع خرید) و پایینی (اشباع فروش) اهمیت بیشتری دارد. علاوهبراین، هنگامیکه این اندیکاتور به خط مرکزی نزدیکتر است، میتواند اطلاعات مفیدی درزمینه روند بازار ارائه دهند.
اندیکاتور برد واقعی میانگین (ATR)
اندیکاتور ATR که مخفف Average True Range است، در زبان فارسی بهعنوان میانگین محدوده واقعی شناخته میشود. ATR یکی از اندیکاتورهایی است که برای اندازهگیری نوسانهای موجود در بازار استفاده میشود.
این اندیکاتور در ردیف اسیلاتورها بهشمار میرود. بهطورطبیعی زمانیکه شدت نوسانها در بازار روند افزایشی پیدا میکند، رنج اندیکاتور ATR نیز زیاد میشود. برعکس وقتی نوسانهای قیمت افت پیدا میکند، شاخص ATR هم کاهش مییابد.
این اندیکاتور برای پیشبینی حرکات قدرتمند قیمتی و شناسایی نوسانهای بازار بهکار میرود. نحوه محاسبه آن بدینصورت است که تفاضل قیمت بالای هر بازه زمانی (High) و قیمت پایین آن (Low) را حساب و میانگینی معمولاً در دوره زمانی ۱۴ از آن رسم میکند.
این شاخص درواقع نوسانهای شدید بازار را (چه نزولی و چه صعودی) با افزایشهای شدید در خود نشان میدهد. همچنین، نوسانهای کوچک را که کندلهایی با اندازه کوچکتر رقم میزند، با کاهش در شاخص ATR نمایش میدهد.
البته توجه کنید که ATR درباره جهت روند بازار اطلاعاتی دراختیار ما قرار نمیدهد و تنها نوسانهای بازار را مشخص میکند. پس از نوسانهای شدید و کندلهای بزرگی که در بازار شکل میگیرند (چه کندلهای قرمز و چه سبزرنگ) و به افزایش ATR منجر میشود، باید منتظر کاهش اندازه کندلها و کندلهای کوچکتر باشیم.
بهعبارتدیگر، نوسان مشاهدهشده در هر کندل باید کاهش یابد تا شاخص ATR اصلاح شود و از قله خود فاصله بگیرد. شاخص ATR بیانگر این مسئله است که ارز دیجیتال یا سهام در یک روز بهطورمیانگین چقدر نوسان میکند. تریدرها میتوانند از این ابزار استفاده و حد ضرر و اهداف سود خود را تعیین کنند.
معرفی ابزارها و پلتفرمهای تحقیقی
درادامه مقاله، پلتفرمهای تحلیل حوزه ارز دیجیتال را بررسی میکنیم. تعداد زیادی از این ابزارها و پلتفرمها بهرایگان ارائه میشوند؛ اما ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال و پلتفرمهای پولی متنوع دیگری نیز طراحی و پیادهسازی شدهاند که با بهکارگیری مجموعهای از آنها میتوان میزان ریسک در معاملات را به حداقل رساند.
تریدینگ ویو (Trading View)
تریدینگ ویو بستری تخصصی و رایگان را برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی و جهانی مختلف مانند بازارهای سهام، معاملات آتی، تمامی شاخصهای اصلی، فارکس، قراردادهای مابهالتفاوت (CFDها) و ارزهای دیجیتال دراختیار معاملهگران قرار میدهد.
همچنین، تریدینگ ویو شبکهای اجتماعی برای معاملهگران است که به آنان اجازه میدهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند و ایدههای معاملاتی را بهاشتراک بگذارند و با استفاده از قابلیتهای نموداری پیشرفته تریدینگ ویو، مستقیماً تجزیهوتحلیل و معامله کنند. تریدینگ ویو با روشی ساده و با اشتراکگذاری فوری نمودارهای لحظهای همراه با ایدهها و ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال، معاملهگران را گردهم میآورد.
دکساسکرینر (DexScreener)
دکساسکرینر یکی از ابزارهای آنلاین تحلیل ارز دیجیتال است که به کاربران اجازه میدهد تا داراییهای مختلف در صرافیهای غیرمتمرکز را فیلتر و بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را پیدا کنند. این پلتفرم دادههای بیش از ۲۰,۰۰۰ ارز دیجیتال را در شبکههای بلاک چین مختلف ردیابی میکند.
دکساسکرینر به این دلیل محبوبیت پیدا کرده است که به شما امکان میدهد آلت کوینهای جدیدی که احتمال رشد قیمت زیادی دارند، بهطوردقیق بررسی کنید. دکساسکرینر نمودارهای قیمت لحظهای و تاریخچه معاملات (حجم خریدوفروش و نقدینگی) را نیز به کاربران ارائه میدهد.
جمعبندی
راز استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات ارز دیجیتال، سادگی و دوری از پیچیدگی و استفاده از آن بهعنوان ابزاری برای توسعه استراتژیهای معاملاتی است. تحلیل تکنیکال تلفیقی از هنر و علم است. هنر تفسیر و درک اصول روانشناسی زیربنای استفاده از تحلیل تکنیکال برای تصمیمگیریهای معاملاتی است.
ترکیب ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال با برخی اصول و بهرهگیری از پلتفرمهای تحلیلی مانند تریدینگ ویو و بخش ایدهها در وبسایت ارزدیجیتال، میتواند به شما کمک کند تا بازار ارزهای دیجیتال را از زاویه دیگری ببینید.