کاربرد بلاک چین در مدیریت پروژه چیست؟
به گزارش اکسران: فناوری بلاک چین که بسیاری از افراد آن را از طریق ارز دیجیتال میشناسند، حالا آماده است تا به چالشی برای بیشترِ حوزههای کسبوکار از صنایع سنتی مانند املاک و مستغلات گرفته تا مشاغل مدرنتر مانند همپیمایی (کارپولینگ یا به اشتراکگذاری خودرو برای کاهش ترافیک و آلودگی هوا) بدل شود. مدیریت پروژه (Project Management) نیز یکی از همین حوزههاست.
البته تحول مهارت مدیریت پروژه با بلاک چین هنوز در حد نظریه است، اما کارآفرینان حوزه کریپتو مدتهاست بر روی روشهایی برای پیادهسازی یک دفتر کل تغییر ناپذیر، که به عنوان مؤلفه اصلی در بحث مدیریت پروژههای آینده خواهد بود، کار میکنند. آیبیام (IBM)، در تازهترین مطلب خود به این سوال پرداخته است که آیا بلاک چین قادر است به شکلی بالقوه فضای مدیریت پروژه را تغییر دهد یا خیر؟
بلاک چین از دادههای پروژه محافظت میکند
بارزترین مزیت بلاک چین توانایی حفظ سابقهای از رویدادها به شکل تغییرناپذیر با استفاده از فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) است.
در جریان کار مدیریت پروژه در آینده، تیم پروژه میتواند برای اهداف متعددی از این فناوری استفاده کند که یکی از مهمترین آنها شاید این باشد که همه اعضا به یک مرجع غیر قابل تغییر در ارتباط با حقیقت و اطلاعات صحیح، دسترسی خواهند داشت.
در یک دفتر کل توزیع شده، هر نود (Node) یا کامپیوتر متصل به شبکه، دادههای پروژه را به طور مستقل میزبانی خواهد کرد. همچنین هر نود، آن دادهها را به روز رسانی میکند. به عبارت دیگر، هیچکس نمیتواند این دادهها را در سیستم تغییر دهد یا جایگزین کند. هر جا که مشکلی بروز کند کل تیم پروژه میتوانند به یک مرجع واحد برای یافتن حقیقت و نسخه اصلی مراجعه کنند.
این ویژگی در هنگام بروز اختلافات مخصوصا با یک شخص ثالث که در خارج از شبکه قرار دارد (یک مشتری یا پیمانکار) بسیار مفید خواهد بود. برای مثال، اگر شما با پیمانکار ساختمانتان برنامهریزی کرده بودید که کارگران را در تاریخ مشخصی سر ساختمان بفرستند و آنها افراد را خیلی دیرتر یا زودتر اعزام کنند، آنگاه هر کسی میتواند از روی دفتر کل تأیید کند که آیا این اتفاق بر عهده پیمانکار بوده است یا خیر.
برای
امور داخلی پروژه هم میتوانید به دادههای دفتر کل در هنگام تجزیه و تحلیل عملیات
کسبوکارتان اعتماد کنید. به عنوان مثال از روی این دادهها میتوانید بفهمید که چقدر
زمان برای هر کاری صرف شده است و فرصتها را برای بهرهوری بیشتر شناسایی کنید.
شاید بگویید همین حالا هم این کار را میتوان با یک مجموعه مدیریت پروژه متمرکزِ ابری هم انجام داد و بنابراین نیازی به بلاک چین نیست. اما قبول کنیم که در حال حاضر احتمال از دست رفتن برخی دادهها به دلایلی نظیر وقفههای ناشی از اختلالات میزبان ابری یا مذاکرات پنهانی برای دستکاری دادهها وجود دارد.
با فناوری دفتر کل توزیعشده شده میتوانید مطمئن باشید که دادههای واردشده از سوی تیم شما کامل و دستکاری نشده است. به علاوه به لطف وجود نودهای موازی متعدد، هر زمانی که نودِ خودتان به دلایل مختلفی از جمله تغییر نرمافزار و دادهها، قطع شود، به لطف نسخههای متعدد از اطلاعات، چیزی از دست نخواهد رفت. نسخههای متعدد اطلاعات در تمام نودها ذخیره شده و امکان دسترسی آنی به تمام آنها وجود خواهد داشت.
قرادادهای هوشمند میتوانند روند کار را بهینهسازی کنند
قرارداد هوشمند کدی است که روی بلاک چین اجرا میشود. این قرارداد شامل قوانین خاصی است که باید مورد قبول همه طرفین قرارداد باشد. هر گاه مفاد قرارداد انجام شود، قرارداد هوشمند به شکل خودکار اجرا شده و تکمیل میشود.
در پروژههایی که روند کار مدیریت آنها پیچیده است، میتوان به شکل بالقوه از قراردادهای هوشمند به عنوان ابزاری برای مدیریت وظایفی که به یکدیگر وابسته هستند استفاده کرد.
برای مثال، امروزه در صنعت ساختوساز شاهد رشد کاربرد مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) هستیم. ایده اصلی مدلسازی اطلاعات ساختمان تسهیل همکاری بین ذینفعان مختلف مانند شرکت معماری، مهندسان عمران، تأمینکنندگان و سایرین در یک پروژه ساختمانی است.
بیایید یک پروژه ساختمانی را با حضور تولیدکننده بتن، کارگران ساختمان و صاحب پروژه در نظر بگیریم. صاحب پروژه میتواند قراردادهای هوشمند را طوری تنظیم کند که فقط به کارگران ساختمان اطلاع دهد در تاریخ تعیین شده، پس از آنکه محموله بتن به محل ساختمان رسید، سر کار حاضر شوند.
تا زمانی که بتن تحویل داده نشده است، پیمانکارِ کارگران هیچ تعهدی نسبت به تاریخ تعیینشده نخواهد داشت. این کار میتواند از بیکاری و تلف شدن وقت کارگران جلوگیری کرده و به کنترل بودجه پروژه هم کمک کند. پیمانکار میتواند آزادانه کارگران را به هر پروژه دیگری بفرستد بدون اینکه نیاز باشد صاحب پروژه اصلی را مطلع کند. در اینجا پیمانکاری که مسئولیت استخدام کارگران را بر عهده دارد تنها به اطلاعات ارائهشده در قرارداد تکیه میکند. صاحب پروژه هم که در زمان مقرر محموله بتن را دریافت نکرده، نمیتواند به پیمانکار اعتراض کند.
به همین ترتیب، میتوانید از قراردادهای هوشمند صرفا برای صدور یک سری فرامین مشخص به تأمینکنندگان استفاده کنید. برای مثال، تنها در صورتی مقدار و کیفیت فولاد مورد نیاز را تعیین کنید که مهندس پروژه، تأییدیه طرح را داده است. اگر مهندس عمران ناسازگاریهایی در طرح ببیند تا زمانی که طراحان اختلاف را حل و فصل نکنند به تأمینکنندگان برای ارسال مصالح ساختمانی اطلاع داده نخواهد شد.
اما وقتی مهندس عمران طرح را تأیید کرد، تأمینکنندگان فرامین را بر اساس طرح به روز رسانی شده دریافت خواهند کرد، بنابراین صاحب پروژه متحمل پرداخت هزینههای اضافی به دلیل ناهماهنگی سفارش مصالح و طرحِ پروژه نخواهد شد. این قراردادها را میتوان در صنعت هواپیمایی، خودروسازی صنایع الکترونیک و انواع پروژههای دیگر هم به کار برد.
یک مجموعه BIM مبتنی بر بلاک چین میتواند به هر یک از ذینفعان منبعی غیر قابل تغییر از فرادادهها (Metadata) ارائه نماید. آنها میتوانند از این فرادادهها، به عنوان یک گواهیِ معتبر برای نتایج داوری، اختلافات، موارد نظارتی و در کنار آن برای اهداف اعتبارسنجی، مانند اعطای استانداردهای ساختوساز لید (LEED) و وِل (WELL) استفاده کنند.
آیا چالشهایی هم وجود خواهند داشت؟
مسلما بله. درست است که اجرای بلاک چین در مدیریت پروژه به شکل بالقوه مزایایی را به ما ارائه خواهد کرد، اما این کار با چالشهایی نیز همراه خواهد بود.
به عنوان مثال، دفتر کل بلاک چین به نودها متکی است. اگر نودها با دادههای بسیاری اشباع شوند، ممکن است سرعتشان به شدت کاهش یابد. در پروژههایی مانند پروژههای ساختوساز که فرادادههای آنها بسیار بزرگ است، مقیاسپذیری دفتر کل توزیع شده ممکن است دشوار باشد. به همین ترتیب، احتمالا باید درباره نحوه دسترسی مدیران پروژه و شرکتها به فرایندها در مدیریت پروژهای که با بلاک چین ادغام شده است تفکر بیشتری صورت گیرد.
نظر
شما چیست؟ آیا بلاک چین مدیریت پروژه را سادهتر خواهد کرد یا به خاطر چالشهای
مسیر بهتر است از آن بگذریم؟