در دنیای بلاکچین و کریپتو با اصطلاحات فراوانی روبرو میشویم که ممکن است درک آنها کمی گیجکننده باشد.
میان زنجیرهای (Cross Chain) و چندزنجیرهای (Multi Chain) دو نمونهای هستند که در زمینه ایجاد قابلیت همکاری (Interoperability) بلاکچینها با آنها سروکار داریم.
به زبان ساده بلاکچینها در حکم بانکهای سنتی هستند که وظیفه انتقال داراییهای دیجیتال را به عهده دارند، اما به دلیل ساختار متفاوت هر بلاکچین امکان تعامل میان آنها وجود ندارد.
به همین دلیل توسعهدهندگان با استفاده از فناوری میان زنجیرهای یا بلاکچینهای چند زنجیرهای تعاملپذیری بلاک چینها را فراهم میکنند.
با اکسران همراه باشید تا ببینیم دو اصطلاح کراس چین و مولتی چین چیست و چه تفاوتهایی دارند.
تو صرافی اکسران میتونی فقط با 500 هزار تومان، همه ارزهای دیجیتال رو معامله کنی!
شروع
اکوسیستم چندزنجیرهای چگونه شکل گرفت؟
اتریوم (Ethereum) نخستین بلاکچین قرارداد هوشمند بود که از برنامههای غیرمتمرکز با قابلیت برنامهریزی پشتیبانی کرد و به خاطر افزایش اثر شبکه (Network Effects) به سرعت پذیرفته شد.
به عبارت دیگر پذیرش اولیه قراردادهای هوشمند در بلاکچین اتریوم با برنامههای غیرمتمرکزی مانند کامپاند (Compound)، میکر دائو (MakerDAO)،
یونی سواپ (Uniswap)، اتردلتا (EtherDelta) بود. این برنامههای غیرمتمرکز به عنوان روش جدید استفاده از خدمات مالی از طریق زیرساختهای زنجیرهای ظهور پیدا کردند.
به مرور زمان افزایش تقاضا برای قراردادهای هوشمند اتریوم منجر به افزایش تقاضا برای فضای بلاک و درنتیجه افزایش کارمزد تراکنشهای شبکه شد.
اگرچه میننت اتریوم هنوز هم یکی از ایمنترین شبکههای قرارداد هوشمند است، اما بسیاری از کاربران بهدنبال جایگزینهای مقرونبهصرفهتری هستند. بهعلاوه برخی افراد قصد دارند با استفاده از این فرصت و توسعه پلتفرمهای قرارداد هوشمند جایگزین، بخشی از بازار اتریوم را تصاحب کنند. ایجاد این پویایی در میان کاربران و صاحبان پلتفرمها منجر به ظهور اکوسیستم چندزنجیرهای (Multi Chain) شد.
اکوسیستم مولتی چین چیست؟
در یک محیط چندزنجیرهای هر برنامه غیرمتمرکز شامل مجموعه جداگانهای از قراردادهای هوشمند است و هیچ ارتباطی با برنامههای سایر بلاکچینها ندارد.
به لطف وجود فضاهای درونزنجیرهای جدید که حاصل سیر تکاملی اکوسیستمهای چندزنجیرهای هستند، توان عملیاتی اقتصاد قراردادهای هوشمند افزایش یافت.
اتفاقی که منجر به افزایش استقبال کاربران و امکان انجام معاملات با هزینههای کمتر شده است.
بهعلاوه، هر شبکه میتواند رویکرد منحصربهفرد خود را برای ارائه ویژگیهایی مانند مقیاسپذیری، تمرکززدایی، طراحی مکانیزم، الگوریتمهای اجماع و اجرا، در دسترس بودن داده و حریم خصوصی داشته باشد.
در یک اکوسیستم مولتی چین به منظور تسریع توسعه وب ۳ (Web 3) میتوان تمام این رویکردهای مختلف را به صورت موازی پیادهسازی و آزمایش کرد.
معایب اکوسیستم مولتی چین چیست؟
به هر حال ظهور فضاهای مولتی چین با معایب خاص خود همراه هستند.
بهعنوان اولین مورد، استقرار برنامههای جداگانه با چالش کاهش کارایی سرمایه مواجه است؛ چراکه نقدینگی میان برنامههای جداگانه تقسیم میشود و هیچ انتقالی بین آنها وجود ندارد.
برای مورد دوم میتوان به این مساله اشاره کرد که مزیتهای ترکیبپذیری (Composability) بدون مجوز از بین میرود؛ زیرا قراردادهای هوشمند در صدها شبکه مجزا از یکدیگر جدا هستند.
در صورتی که پروژهای بخواهد از پس تقاضای کاربران بربیابد و در یک فضای مولتی چین پویا، رقابت را حفظ کند، باید با اجرای برنامه خود روی چندین بلاکچین، اصطکاک بیشتری را برای کاربر نهایی ایجاد کند.
بهعلاوه توسعه و نگهداری برنامههایی که به صورت مجزا پیادهسازی میشوند، به صرف زمان و منابع ارزشمندی نیاز دارند که در غیراینصورت میتوان از آنها برای بهبود عملکرد اصلی دپها استفاده کرد.
پیادهسازی هر برنامهای که مبتنیبر یک منبع واحد از حقیقت در مورد وضعیت باشد، مانند سیستم نام دامنه آنچین دارای یک رجیستری مرکزی، در یک فضای چندزنجیرهای کار بسیار دشواری است.
اگر چندین رجیستری در چندین شبکه مستقر شوند، ممکن است یک نام چندین بار در زنجیرههای مختلف با مالکان مختلف ثبت شود. به همین دلیل برنامههای مبتنی بر وضعیت ثبات جهانی، اغلب فقط در یک شبکه پیادهسازی و اجرا میشوند.
با توجه به آنچه گفته شد مزیتهایی نیز برای پیادهسازی قراردادهای هوشمند در اکوسیستمهای چند زنجیرهای وجود دارد. به طور مثال تا الان به خاطر هکهایی که در فرایند انتقال توکن از طریق پلهای میانزنجیرهای ناایمن اتفاق افتاده است، میلیاردرها دلار از دست رفته است.
در واقع اگر یک قرارداد هوشمند میانزنجیرهای به یک پل میانزنجیرهای با سطح امنیت پایین و نامطلوب متکی باشد، حتی اگر زیرساخت بلاکچین به قدر کافی امن باشد، ممکن است امنیت وجوه به خطر بیفتد.
اما در مقابل قراردادهای هوشمندی که به صورت مجزا و مستقل در اکوسیستمهای چندزنجیرهای پیادهسازی میشوند، اثر آسیبپذیری را به هر قرارداد جداگانه محدود میکنند.
فناوری میان زنجیرهای (Cross Chain) چیست؟
قابلیت میانزنجیرهای، ایجاد برنامههای میانزنجیرهای بومی را امکانپذیر میکند. در این حالت یک برنامه غیرمتمرکز (دپ) واحد میتواند در چندین قرارداد هوشمند مختلف که در بلاکچینهای متفاوت مستقر هستند، فعالیت کند. به این ترتیب دیگر نیازی نیست چندین نسخه جداگانه در شبکههای مجزا فعال شوند.
در یک فضای میانزنجیرهای، قراردادهای هوشمند مختلفی که در زنجیرههای متفاوت هستند در عین انجام وظایف گوناگون، همه با هم هماهنگ هستند و از هدف واحدی در یک برنامه یکپارچه پشتیبانی میکنند. به همین دلیل توسعهدهندگان میتوانند از مزایای شبکههای مختلف بهرهمند شوند. به طور مثال یک توسعهدهنده میتواند برنامه غیرمتمرکزی را بسازد که از همه شبکههای زیر استفاده کند:
- یک بلاکچین مقاوم در برابر سانسور برای ردیابی مالکیت داراییها
- بلاکچینی با توان عملیاتی بالا برای تسهیل سواپ توکن با لتنسی (Latency) پایین
- یک بلاکچین حفظ حریم خصوصی به عنوان لایه هویت
- یک شبکه ذخیرهسازی غیرمتمرکز برای ذخیره کردن متادیتا
قابلیت همکاری کراس چین یک فاکتور مهم و ضروری برای یکپارچهسازی اکوسیستم وب ۳ و ایجاد ارتباط بیشتر میان اقتصاد وب ۳ و زیرساختهای وب ۲ موجود است. راهحلهای قابلیت همکاری میانزنجیرهای از طریق فعال کردن قراردادهای هوشمند کراس چین موجب کاهش اصطکاک موجود در اکوسیستم، افزایش کارایی سرمایه و بهبود شرایط نقدینگی میشوند.
ایجاد ارتباط بیشتر در اکوسیستم وب ۳ از طریق پیامرسانی میانزنجیرهای
اگرچه قراردادهای هوشمند میانزنجیرهای در نحوه ایجاد برنامههای غیرمتمرکز تحول عظیمی را به وجود میآورند، اما اکثر مشکل اینجا است که شبکههای بلاکچین مقیاسپذیر عملکرد متمایزی از یکدیگر دارند.
پروتکل قابلیت همکاری میان زنجیرهای (CCIP) یک استاندارد منبع باز برای ارتباطات میانزنجیرهای است که شامل ارسال توکن و پیامرسانی اختیاری میشود.
شبکه چین لینک (Chainlink Network) به عنوان یک پروتکل بلاکچین آگنوستیک (محدود به یک بلاکچین نیست) در طیف گستردهای از بلاکچینها و شبکههای لایه ۲ یکپارچه است. به همین دلیل این شبکه میتواند به خوبی از تبدیل اکوسیستم چند زنجیرهای به قراردادهای هوشمند میانزنجیرهای پشتیبانی کند.
یک محیط کاملا میانزنجیرهای میتواند شرایط استفاده از برنامههای کاملا میانزنجیرهای و با مقیاسپذیری بالا را فراهم کند.
در نتیجه نوعی از تجربه کاربری به وجود میآید که علاوه بر اینکه میلیاردها کاربر دنیای وب با آن آشنا هستند، مزایای تغییرناپذیری و بهحداقلرساندن اعتماد را هم حفظ میکند.
سخن پایانی
استقبال از بلاکچینها و افزایش تقاضا برای فضای بلاک منجر به ایجاد لایه برنامه در بلاکچینهای مختلف، شبکههای لایه ۲ و اپچینها شد. این پدیده احساس نیاز به قابلیت همکاری بلاکچینهای مختلف را تشدید کرد.
به همین دلیل دو اصطلاح جدید به نام میان زنجیرهای یا کراس چین (Cross Chain) و چندزنجیرهای یا مولتی چین (Multi Chain) شکل گرفت.
هر دو اصطلاح موجب تعاملپذیری بلاکچینها میشوند، اما تفاوتهایی هم در نحوه استقرار برنامهها وجود دارد.
برنامههای غیرمتمرکز (dApps) میانزنجیرهای میتوانند در چندین قرارداد هوشمند مستقر در بلاکچینهای مختلف فعالیت کنند.
از طرف دیگر برنامههای غیرمتمرکز چند زنجیرهای در چندین نسخه جداگانه در شبکههای مجزا مستقر میشوند.
اگرچه هر کدام مزایا و معایب خود را دارند، اما هدف هر دو یکی است. نظر شما در مورد فناوری میان زنجیرهای و بلاکچینهای چند زنجیرهای چیست؟
استفاده از این روشها چقدر به مقیاسپذیرکردن بلاکچینها به روشی غیرمتمرکز کمک میکند؟